وب وحشت و ترس+18وحشتناک ترین سایت ایرانی..............

متن مرتبط با «18 جن روح ارواح» در سایت وب وحشت و ترس+18وحشتناک ترین سایت ایرانی.............. نوشته شده است

داستان ترسناک!!!!!بیا ضرر نمیکنی به خدا 18

  • داستان ترسناک!!!!!بیا ضرر نمیکنی به خدا 18 زن موقعها ديگر مادر كار با اسب را آغاز كرده بود. او آموزش سواركاري ميداد و اسب تربيت ميكرد. هميشه بچهها دور و بر خانه ما در حال بازي و جست و خيز بودند. يك روز كه ما به نمايشگاه اسب رفته بوديم، پدربزرگ پيش مادربزرگ رفت و شروع به نق زدن كرد. او از والدين اين دوره و زمانه شكايت داشت و ميگفت ما كه پرستار بچه نيستيم كه آنها بچههايشان را دور و بر خانه ما رها ميكنند. مادربزرگ با تعجب گفت (ولي امروز هيچ بچهاي اينجا نيست. همه به نمايشگاه اسب رفتهاند.)پدربزرگ جواب داد (ولي يك دختر كوچولوي مو طلايي آن بيرون دارد ميدود.) مادربزرگ تاكيد كرد هيچ بچهاي اينجا نيست. اين تنها دفعهاي نبود كه دختر كوچولوي مو طلايي در آن خانه ديده شد. يك روز برادر پنج سالهام هم او را ديد و يكبار ديگر يكي از شاگردان مادرم گفت دخترك مو طلايي را پشت پنجره طبقه بالا ديده است. شايد او آليس بود! جالب است يكبار برادرم گفت يك دلقك شيطاني را در آشپزخانه ديده است. شايد اين حرف برادرم به نظر احمقانه برسد ولي مادرم ميگويد من هم وقتي كوچك بودم يكبار گفتم در آشپزخانه يك دلقك وحشتناك ديدهام. به ادامه مطلب برووو           ترسوووووووووووووو +++۱۸,داستان ترسناک!!!!!بیا ضرر نمیکنی به خدا 18 ...ادامه مطلب

  • {{{مردی با دستان خونین}}}+18

  • بریم سراغ داستانموناسمش هست {{{مردی با دستان خونین}}}ساعت از نیمه شب گذشته بود.مجبور شده بودم ماشین نیمه خرابم رو وسط جاده ی یخ زده رها کنم و خود نیز به دنبال سر پناهی برای گذراندن شب به راه افتادم.میدویم و میدویدم در حین راه بارها پایم به ریشه های درختان که از زمین بیرون زده بودند گیر میکرد و من را با صورت به زمین پرت میکرد.این بار وقتی از زمین بلند شدم خانه ای که به نظر متروکه می امد را جلوی روی خود دیدم . دریغ از لحظه ای تامل به سمت ان قدم برداشتم وقتی به در رسیدم دستان منجمد شده ام را به در نزدیک کردم و ان را فشردم در با صدای{غژژژژژژژ}باز شد با تردید داخل شدم وصدای بسته شدن در را از پشت سرم شنیدم رفتم و کنار شومینه  روی صندلی چوبی نشستم چشمانم تازه گرم خواب شده بود که سنگینی نگاهی را روی خودم حس کردم وقتی چشمانم رو باز کردم  با مردی سیاه پوش با جسه ای درشت چشمانی سرخ و...و و دستان خونین روبه رو شدم داشت به من نزدیک میشد که به سمت پله ها فرار کردم ورفتم بالا در همه ی اتاق ها قفل بود جز یکی در همان اتاق را باز کردم و به انجا پناه اوردم نفسم به سختی بالا می امد در همین حین تلفن اتاق به صدا در امد تلفن را برداشتم:الو...    صدایی کلفت و مردانه ای  فریاد زد:من مردی هستم با دستان خونین دارم با سرعت به طبقه ی بالا میایم   بی اختیار تلفن را کوبیدم سر جایش دندان هایم بهم میخور و میلرزید صدای نفس نفس زدنم در صدای تلفن گم شد  تلفن را برداشتم : کیه ؟؟؟ ....   وووواااییییییی+۱۸ به ادامه مطلب برووووو ++۱۸  ,{{{مردی با دستان خونین}}} ...ادامه مطلب

  • تصاویری دلخراش ازجسد خونین داداشی !! (+18)

  • تصاویری دلخراش ازجسد خونین داداشی !! (+18)   اگه توانشو داری برو ادامه مطلب +++++۱۸,تصاویری دلخراش ازجسد خونین داداشی !! (+18) ...ادامه مطلب

  • ترسناک ترین بیماری ها +عکس+18

  • ترسناک ترین بیماری ها بعضی از این عکس ها دردناک هستند قبل از مشاهده آنها از روحیه خود مطمئن بشوید! بیماری های ترسناکی که اغلب پزشکان از درمان و علت آن بی خبر هستند: بیماری وحشتناک تغییر استخوان های بدن به ادامه مطلب بروووو +۱۸  ,ترسناک ترین بیماری ها ...ادامه مطلب

  • تصاویر ترسناک و دلخراش واقعی+18(ورود بچه ها ممنوع)

  • تصاویر ترسناک و دلخراش واقعی+18(ورود بچه ها ممنوع) +۱۸ به ادامه مطلب برووو  ,تصاویر ترسناک و دلخراش واقعی+18(ورود بچه ها ممنوع) ...ادامه مطلب

  • چندش آورترین غذاهای جهان !! (+ تصاویر )+18

  • چندش آورترین غذاهای جهان !! (+ تصاویر )    شاید با دیدن این عکس ها تعجب کنید چرا که این ها تصاویری از چندش آور ترین غذاهای دنیا می باشند به گونه ای که حتی نگاه کردن به این تصاویر هم حال انسان را بهم میزند! سوپ خون اردک به ادمه مطلبب رووووو +۱۸,چندش آورترین غذاهای جهان !! (+ تصاویر ) ...ادامه مطلب

  • ملاقاتم باجن

  • ملاقاتم باجن وقتی 8ساله بودم هرروز غروب بااصرارمامان میرفتم ازخونه همسایه هابرای داداش کوچولوم شیرمحلی بگیرم یکی ازهمسایه هایی که میرفتم خونش شیر بگیرم خونش توی یه مسیری پرازباغ بود خونه اقا گاوه ببخشید خانم گاوه ته این کوچه پرباغ و تنها خونه این کوچه هم بود خودکوچه هم مرز بین دوتا باغ دوطرفش بود یکی ازین باغ ها همسایگی خونه ماو اون یکی هم پراز درختهای سر به فلک کشیده تبریز بودکه روزروشن مردم میترسیدن ازجلوش رد بشن هرچی به مامانم اصرارمیکردم من میترسم منونفرست فایده ای نداشت6غروب پاییز که همه بچه ها کارتون میدیدن من به زور باید این راه پرهراس میرفتمازدرخونه بیرون اومدم ته کوچه رونگاه کردم دلم یه جوری شد این یه تیکه پرداستان بود چاره ای نبودراه افتادم ته کوچه ما کوچه دوقسمت میشدوفرعیه میرفت به کوچه همسایهاینجاهای مسیر زیاد ترس نداشت چون ابادی بود جلوتررفتم از باغ اول ردشدمیه طرفش باغ و رودخونه وسمت دیگه دیوار بلند همسایه دیگه مون بودبعدش رسیدم به باغ درخت تبریزصاحبخونه مرده بودو خونشم خراب شده بود خرابه هاش جلوی کوچه ریخته بود داخل درختهارونگاه کردم هری دلم ریخت پاییندم دررسیدم زنگ زدمازدروازه تاخود خونه 200مترهکلی رفتم تا صاحبخونه منوببینه بفهمه کی هستم شیرو گرفتم همش10دقه شد ازدروازه اومدم بیروندیدم یه ادم خیلی قد بلندبالباس سرتاپاسفید اخوندی داخل ات اشغال هاو علفهای هرزتیغ دارکه به هم پیچیدن و به اصطلاح شمالیها (بور)چمبانمه زده نشسته انگارداشت یوگا تمرین میکرد هیچ ادمی نمیتونست اینکاروبکنهدرروبستم شاید به زور یکمتر باهم فاصله داشتیماحساس کردم رنگم مث گچ سفید شد ولی هیچی نگفتم سرموانداختم پایینو اروم ازکنارش ردشدمزیرچشمی نگاش کردم همونجورنشسته بود هیچ حرکتی نکرد پارچ شیرم دستم بود پاهام به زورراه میرفتنو بدنم بی حس بود   به ادامه مطلب برووووو   +۱۶,ملاقاتم باجن ...ادامه مطلب

  • چهارشنبه سوری مجازی (+ 18) + تصاویر

  • چهارشنبه سوری مجازی (+ 18) + تصاویر تصاویر زیر شاید شما را از رفتن به چهارشنبه سوری منصرف کند، یادمان باشد اگر خاطرمان شادی خواست ، محفل هر بی سر و پایی نرویم در آستانه آخرین چهارشنبه سال قرار داریم لذا دعوت می کنیم از علاقه مندان، برای چهارشنبه سوری حتما یک سری به ما بزنند.   گاهی وقتها شادی کردن را فراموش می کنیم و یا اینکه هنوز یادنگرفتیم که چگونه و چه وقت شادی کنیم و باز هم عبرت نمی گیریم از حوادث روزگار که در کنار ما اتفاق می افتد و وفقط گرد روزگار بر روی آنها می نشیند.   چهارشنبه آخر سال را همواره باید با نگرانی و استرس طی کنیم که نکند بلایی سر ما بیاید یا نه ، امسال نوبت کیست و چرا باید خودمان به استقبال بلا برویم.   تصاویر زیر شاید شما را از رفتن به چهارشنبه سوری منصرف کند، یادمان باشد اگر خاطرمان شادی خواست ، محفل هر بی سر و پایی نرویم   به ادامه مطلب بروووو +۱۸,چهارشنبه سوری مجازی (+ 18) + تصاویر ...ادامه مطلب

  • مسخره ترین روش احضار جن

  • ساعت ۲ شب تو آيینه نگاه کنید و یه سوزن تو آينه بزنید*من امشب امتحان میکنم.شما اگه امتحان کردید نتیجه اش رو بم بگید , ...ادامه مطلب

  • داستان ترسناک جدید جنننن

  • داستان ترسناک جدید جننننن شروع اتفاقات رو که به دقیق خاطرم هست از سال 1383 شروع میشهیکی از دوستام یه موتور جدیده گرون قیمت خارجی گرفت و تصمیم گرفتیم به خارج از شهر بریم در راه برگشت به طور عجیبی چراغ موتور سوخت..ولی ما تصمیم گرفتیم راهمون رو ادامه بدیمکه همون تصمیم لعنتی باعث شد تصادف کنیمو من دوستام که از بچه گی با هم بزرگ شده بودیم و مثل برادرم بودن رو از دست بدمبعد از اون حادثه من 1 ماه بستری بودم و خانواده بخاطر روحیه من خونه رو عوض کردنو یه شهری دیگه خونه خریدن.. بعد از بهوش اومدن 2 ماه ب...عد من با اینکه حال و روز خوشی نداشتمبرگشتم شهر سابق.شب ساعت 11 رسیدم رفتم خونه دوستم بعد از چند ساعت ممانعت که این موقعشب خوب نیست که بری قبرستون و لجبازی من که واقعا نبوده دوستامو تو ذره ذره وجودم احساس میکردمبلاخره قانع شدن !! خونه نزدیک قبرستون بود و کمتر از 10 دقیقه فاصله.ساعت 3 شب بود شب اول ماه و آسمون هم ابری وسنگینقبر دوستام تو قسمت جدید قبرستون بود ما تا رسیدیمدیدم اون دست پل که یه قطعه جدید بود یه10_15 نفر شاید یکم بیشتر آتیش بزرگی روشن کردنونشستن و حرف میزنن .توجهی نکردم .چون تمام ذهنم رو قبر دوستم بود   به ادامه مطلب برووووووو +++۱۸,داستان ترسناک جدید جنننن ...ادامه مطلب

  • برخورد با جن-واقعی+

  • برخورد با جن-واقعی+ دوستان عزیز ، ازماجرائی که میخوام تعریف کنم شاید بیش از 40سال میگذرهولی انگار همین دیروز بود که برام اتفاق افتاد ومن سعی میکنم حواشی آنراحذف کنم که کوتاهترشود .درآنزمان عمه من باهمسروفرزندانش درشهررشت ودرخانه ای باحیاط خیلیبزرگ زندگی میکردندوپدرمنهم که خیلی بخواهرش وابسته بود چندین بار در سال ببهانه های مختلف مارابه رشت میبردوبه منهم خوش میگذشت زیرامنباکوچکترین پسرعمه ام بااینکه هشت سال ازمن بزرگتربودخیلی دوست بودمدرروزی که آن اتفاق افتاد من حدودا" سیزده ساله بودم....................به پدرم اطلاع داده شد که خواهرش دررشت بشدت بیماراست . همین خبربرای رفتن کافی بود،بمحض ورود فهمیدید یم عمه فوت کرده . بهرحال همهفامیل وحتی همسایگان بزای مراسم تدفین به قبرستان رفتندوبرای اینکه منتنهانباشم خسروراهم نبردند.بااینکه مادرخسرو فوت کرده بود زیاد ناراحت نبود،گفت بریم یه کمی تاب بخوریم....درحالتاب خوردن بودیم به هیچ چیزیبجزتاب فکرنمیکردم که آن لحظه وحشتناک رسید...........   به ادامه مطلب بروووو   +۱۸,برخورد با جن-واقعی+ ...ادامه مطلب

  • کلیپ جن

  • کلیپ جن جنگل...جن کوچولو ...لحظه های ترسناک تــــــــ ـــ ــرس کار آدمای عاقله نه مــــــــ ــــــــــــ ــن...   دانلود کردی نظر بده   ,کلیپ جن ...ادامه مطلب

  • صدای جن بر اساس تحقیقات !!! +دانلود

  • صدای جن بر اساس تحقیقات !!!+دانلود در آن آخر هفته‌ي ماه ژانويه، موسس مركز جويندگان ارواح، استيسي جونز و چند تن از اعضاي گروه، براي تحقيقي كه به نظر خودشان قرار بود يكي از تحقيقات عادي باشد، شبانه به يك هتل رفتند. آنان نمي‌دانستند با چه پديده‌ي اسرارآميزي مواجه خواهند شد.ساختمان هتل كه در اواخر قرن نوزده ساخته شده بود، محل بسياري از شرارت‌هاي گوناگون بوده است. شايد دانستن اين مسئله، كليد معماي صداهايي باشد كه در نوار شنيده شد……وقتي اعضاي گروه به نوار گوش كردند، تنها صداي پا و مكالمه نبود كه به گوش مي‌رسيد، بلكه صداهايي شنيدند كاملاً غيرمنتظره و وحشتناك…پديده‌ي صداي الكترونيك (EVP) چيست؟پديده‌ي صداي الكترونيك، رويدادي اسرارآميز است كه در آن صداهايي شبيه صداي انسان كه منشأ نامعلومي دارند بر روي نوار ضبط صوت، پارازيت ايستگاه راديويي يا ساير رسانه‌هاي الكترونيكي شنيده مي‌شوند. اين صداهاي اسرارآميز، در زمان ضبط وجود نداشته‌اند؛ تنها وقتي نوار را گوش مي‌كنيم مي‌توانيم صداها را بشنويم.ترسناك‌ترين صداي ارواح كه تا كنون ضبط شده استدر ژانويه‌ي سال 2007، از «مركز جويندگان ارواح» در نيويورك (CNYGH) دعوت به عمل آمد تا هتلي قديمي در شمال نيويورك را مورد بررسي قرار دهند (صاحبان هتل درخواست كرده‌اند كه محل آن فاش نشود). آنچه كه در اين تحقيق به دست آمد، يكي از عجيب‌ترين پديده‌هايي بود كه گروه تا آن زمان با آن مواجه شده بود.اين شايد ترسناك‌ترين پديده‌ي صداي الكترونيكي باشد كه تا كنون ضبط شده است.تحقيقدر آن آخر هفته‌ي ماه ژانويه، موسس مركز جويندگان ارواح، استيسي جونز و چند تن از اعضاي گروه، براي تحقيقي كه به نظر خودشان قرار بود يكي از تحقيقات عادي باشد، شبانه به يك هتل رفتند. آنان نمي‌دانستند با چه پديده‌ي اسرارآميزي مواجه خواهند شد.ساختمان هتل كه در اواخر قرن نوزده ساخته شده بود، محل بسياري از شرارت‌هاي گوناگون بوده است. شايد دانستن اين مسئله، كليد معماي صداهايي باشد كه در نوار شنيده شد.جمعه شب، استيسي و گروهش تجهيزات خود را كه شامل دستگاههاي ضبط صدا و تصوير و ساير وسايل الكترونيكي مي‌شد، برپا كردند و در انتظار ارواحي نشستند كه وجودشان توسط صاحبان هتل گزارش شده بود. اغلب تحقيقات آنان در آرامش پيش رفته بود، ولي آن شبِ به خصوص، آبستن فعاليت‌هاي فوق طبيعي بود. مثلاً صداي افراد و صداي ق,صدای جن بر اساس تحقیقات !!! ...ادامه مطلب

  • چند تا عکس از جن

  •       چند تا عکس از جن   به ادامه مطلب برووووو++۱۸,چند تا عکس از جن ...ادامه مطلب

  • عکس از محل زندگی جن ها+عکس

  • عکس از محل زندگی جن ها مجموعه تخت سلیمان در سال 1382 به عنوان چهارمین اثر باستانی ایران در یونسکو ثبت شد. تخت سلیمان یا شهر گنجک (شیز) در 45 کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در دره سرسبز در بلندی 3000 متری، سرشار از جاذبه‌های کم نظیر طبیعی- تاریخی واقع شده و قله 3200 متری بلقیس هم در آنجا قرار دارد. ویرانه‌های بجا مانده از آتشکده آذرگُشنَسب؛آتشکده پادشاهان و جنگاوران در اطراف دریاچه ای همیشه جوشان و زیبا با دریاچه‌ای به عمق حدود 120متر، روی صخره ای سنگی ناشی از رسوبات آهکی دریاچه، میان برج و باروی سنگی، آثار معماری خاص مانند چهار طاقی آتشکده و سازه های آیینی،نیایشگاه آناهیتا،کاخ‌های دوران ساسانی و ساختمان‌هایی مربوط به پادشاهان ایلخانی قرار دارد. ,عکس از محل زندگی جن ها ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها