داستان جالب احضار جن+16

ساخت وبلاگ
 

داستان جالب احضار جن


 

سوز سرد پاییزی باعث شده بود دانش آموزان دبیرستان دخترانه مهر به محض خوردن زنگ آخر با عجله کلاس ها را

ترک کنند و به سرعت از مدرسه خارج شوند که زودتر به خانه های گرمشان برسند.

این مسئله باعث شده بود که رها و دوستانش زودتر بتوانند برنامه ای که نقشه اش را کشیده بودند اجرا کنند.

قضیه از این قرار بود که از چندوقت قبل بچه ها در این فکر بودند که مکانی را پیداکنند تا بتوانند احضار روح کننند، اما

چون مادر و پدر هیچکدامشان اجازه چنین کارری نمیدادند، به این فکر افتادند که یک روز پس از اینکه همه بچه ها

مدرسه را ترک کردند، در یکی از کلاسها روح احضار کنند.

موقعی که دبیرستان خالی شد، رها و چهار دوستش دور از چشم بابا صمد فراش پیر مدرسه خود را به یکی از

کلاسهای انتهای حیاط رساندند. آنها که میدانستند بابا صمد هر روز بعد از تعطیل شدن کلاسها برای خرید از

مدرسه بیرون میرود و یک ساعت بعد برمیگردد، به سرعت دست بکار شدند.

رها این جمله را به زبان آورد: ای روح محترم... لطفن اگر اینجا هستی یه طوری حضورت را به ما اعلام کن...

مرتبه دوم که رها این جمله را گفت، ناگهان چراغ کلاس خاموش و روشن شد و این حرکت چند بار ادامه پیداکرد تا

ناگهان لامپ ترکید.

رها و دوستانش که شنیده بودند بعضی از اوقات ارواح خشمگین میشوند با وحشت و ترس از کلاس زدند بیرون و

به سرعت به طرف در خروجی دویدند و ...

که بابا صمد را دیدند که جلو کنتور برق ایستاده و به زنش میگوید: میدانستم یکی از لامپها اتصالی دارد، ولی

نمیدانستم مال کدام کلاسه... گذاشتم وقتی مدرسه تعطیل شد امتحان کنم...

رها و دوستانش بهم نگاه کردند و ازخنده منفجر شدند! نطر بدید.SmileSmileSmileSmile
وب وحشت و ترس+18وحشتناک ترین سایت ایرانی.................
ما را در سایت وب وحشت و ترس+18وحشتناک ترین سایت ایرانی.............. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : جن گیر nmtars بازدید : 209 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت: 12:24 AM